آشیان ازبهرخودچون ساختیم
خود بدیدیم و خدا نشناختیم
چون طمع درکارخودانداختیم
گورخود کندیم وآخر باختیم
بهر آسایش همه درها زدیم
آن در اصلی ندیدیم و ردیم
هرکسی بهر خودش دم میزند
آش خودرا دائمآ هم میزند
این چه غوغایست برپاکرده ایم
پای دربندیم وحاشاکرده ایم
عاشقی را عشق معنامیکند
بی نیازی را تمنا میکند..............
موضوعات مرتبط: 133 - خدا نشناختیم.......، ،
برچسبها: